تحول منطقه چیتگر از الگوی توسعه شهری در بازار مسکن
در دهههای گذشته، خانهدار شدن یکی از نشانههای ثبات اجتماعی، استقلال اقتصادی و تحقق رؤیای طبقه متوسط در ایران بهشمار میرفت. اما امروز این رؤیا برای بسیاری از جوانان به کابوسی دور از دسترس تبدیل شده است. منطقه چیتگر در غرب تهران که زمانی بهعنوان یکی از قطبهای توسعهیافتۀ مسکن در پایتخت مطرح بود، اکنون به یکی از کانونهای چالشبرانگیز برای نسل جدید اجارهنشین تبدیل شده است. افزایش بیرویه قیمت مسکن، رکود اقتصادی، کاهش قدرت خرید و سیاستهای ناهماهنگ باعث شدهاند که ساکنان جدید چیتگر، بهویژه متولدین دهه ۷۰ و ۸۰، درگیر اجارهنشینی بلندمدت و بیثباتی مسکن شوند. این پدیده که از آن میتوان با عنوان “نسل اجارهنشین چیتگر” یاد کرد، فقط یک مسئله اقتصادی نیست؛
بلکه پیامدهای گستردهای در حوزههای اجتماعی، روانی و فرهنگی دارد. در این مقاله، ضمن بررسی ابعاد مختلف این بحران در منطقه چیتگر، به واکاوی زمینههای بروز آن، تأثیرات اجتماعی اجارهنشینی طولانیمدت، و همچنین برخی راهکارهای پیشنهادی خواهیم پرداخت. منطقه چیتگر که با احداث برجها و مجتمعهای مدرن، فضای سبز گسترده، دریاچه مصنوعی و دسترسیهای مناسب مورد توجه سرمایهگذاران و متقاضیان مسکن قرار گرفته بود، بهتدریج به بازاری با نوسانات شدید قیمتی بدل شد. نرخ رشد قیمت مسکن در چیتگر بسیار سریعتر از میانگین شهر تهران بود و همین مسئله باعث شد بسیاری از ساکنان بالقوه چیتگر از خرید مسکن در این منطقه بازبمانند و به اجارهنشینی روی آورند.
فشار اقتصادی و پیامدهای روانی اجارهنشینی در چیتگر
چیتگر در ابتدا بهعنوان نمونهای از توسعه پایدار شهری معرفی شده بود، اکنون به فضایی پرالتهاب برای مستأجران تبدیل شده است. با توجه به ساختوسازهای انبوه در قالب پروژههای مشارکتی یا تعاونی، بسیاری از واحدها بهجای عرضه برای سکونت مصرفی، وارد چرخه سوداگری شدند. این امر موجب کمبود واحدهای قابل اجاره با قیمت منطقی شد. سهم اجاره از درآمد خانوارها در چیتگر به بیش از ۶۰ درصد رسیده است، بهویژه برای خانوادههایی که تازه به این منطقه مهاجرت کردهاند و به امکانات و کیفیت زندگی این ناحیه علاقهمندند. این نابرابری در دسترسی به مسکن مصرفی، به بیعدالتی اجتماعی در میان ساکنان منطقه دامن زده است. زیرساختهای خدماتی چیتگر مانند مدارس، درمانگاهها و دسترسی به حملونقل عمومی هنوز با رشد جمعیت هماهنگ نیستند.
این امر به فشار مضاعف بر ساکنان جدید و بهویژه مستأجران منجر شده است. افزایش کرایه تاکسیها، نبود خطوط مترو یا اتوبوسرانی کافی و صفهای طولانی برای خدمات پزشکی، همه و همه تجربه زندگی در چیتگر را برای اجارهنشینان با دشواری همراه کردهاند. اجارهنشینی در چیتگر بهدلیل رشد سریع قیمتها و فشار بازار، با بیثباتی مضاعفی همراه است. قراردادهای کوتاهمدت، نبود نظارت مؤثر بر افزایش اجارهبها و رقابت شدید برای اجاره واحدهای مناسب، شرایطی را پدید آورده که بسیاری از مستأجران سالانه مجبور به جابهجایی میشوند. این جابهجاییهای مکرر بر کیفیت روابط اجتماعی، احساس تعلق به محله و سلامت روانی افراد تأثیر منفی میگذارد.

ضرورت بازنگری در سیاستگذاری اجتماعی و مسکن
خانوادههای جوانی که با امید به زندگی بهتر به چیتگر مهاجرت کردهاند، اغلب با واقعیت متفاوتی مواجه میشوند. هزینههای بالای زندگی در این منطقه، بهویژه برای خدمات عمومی، حملونقل و مدارس، فشار اقتصادی بیشتری به اجارهنشینان وارد میکند. این فشارها موجب اضطراب، کاهش میل به ازدواج یا فرزندآوری و حتی مهاجرت معکوس به مناطق حاشیهایتر شده است. بسیاری از مستأجران با حس بیثباتی و عدم اطمینان به آینده مواجهاند؛ احساسی که مستقیماً بر سلامت روان و تصمیمگیریهای بلندمدت آنان تأثیر میگذارد. در محلههایی که مستأجران غالب هستند، حس تعلق کاهش مییابد. افراد کمتر در فعالیتهای محلی مشارکت میکنند و این امر به تضعیف سرمایه اجتماعی منطقه میانجامد.
در چیتگر، توسعه کالبدی منطقه، از توسعه اجتماعی و فرهنگی پیشی گرفته و همین موضوع باعث شده ساکنان جدید، بهویژه اجارهنشینان، با نوعی ناهماهنگی و بیگانگی نسبت به فضای اطراف خود مواجه شوند. در مقایسه با مناطق مشابه در جهان، آنچه در چیتگر به چشم میخورد، کمتوجهی به نیازهای انسانی و اجتماعی در کنار بعد سرمایهگذاری صرف است. برای بهبود وضعیت اجارهنشینی در چیتگر، ضروری است که ابتدا نگاه دولت و شهرداری به منطقه از یک بازار صرف به یک زیستپذیر اجتماعی تغییر یابد. راهکارهای میتواند به ایجاد تعادل و آرامش در بازار اجاره چیتگر کمک کند. اختصاص بخشی از پروژههای در حال ساخت به مسکن استیجاری با نرخ کنترلشده و نظارتشده.
راهکارهای اجرایی برای حل بحران مسکن در چیتگر
دولت و شهرداری میتوانند بخشی از پروژههای مشارکتی را به ساخت واحدهای اجارهای پایدار اختصاص دهند. ایجاد سامانه نظارت بر قراردادهای اجاره و انتشار شاخص قیمت رسمی در منطقه برای جلوگیری از افزایش غیرمنطقی اجارهبها و شفافسازی بازار. اجرای دقیق مالیات بر خانههای خالی و واحدهای خالی در برجهای بزرگ منطقه، بهویژه واحدهایی که بهصورت سرمایهگذاری بدون بهرهبرداری نگهداری میشوند. راهاندازی تعاونیهای اجارهای با مشارکت شهرداری و ساکنان منطقه برای تأمین مسکن ارزانقیمت، بهویژه برای زوجهای جوان و خانوارهای کمدرآمد. تدوین برنامههای فرهنگی و اجتماعی برای افزایش حس تعلق ساکنان، بهویژه مستأجران، به محله و منطقه. این برنامهها میتوانند شامل جشنوارههای محلی، کارگاههای آموزشی، و انجمنهای محلی باشند.
پدیده «نسل اجارهنشین چیتگر» تنها بازتابی از بحران مسکن نیست، بلکه نمادی از سیاستگذاریهای ناقص در عرصه توسعه شهری نیز بهشمار میآید. اگر امروز برای تثبیت وضعیت ساکنان اجارهنشین در چیتگر چارهای اندیشیده نشود، فردا این منطقه که میتوانست الگویی برای توسعه پایدار در تهران باشد، به بستری برای نارضایتی اجتماعی و مهاجرت معکوس تبدیل خواهد شد. تجربه جهانی نشان میدهد که بدون مداخله اجتماعی، هیچ منطقه شهری صرفاً با برجسازی مدرن به پایداری نمیرسد. چیتگر به سیاستی انسانیتر و آیندهنگرانهتر نیاز دارد. سیاستی که در آن، مسکن نه تنها مکانی برای خواب، بلکه بستری برای شکلگیری جامعهای پویا، با ثبات و امید به آینده باشد.